علیرضا جهرمی، هنرمند ایرانی در نقاشیهایش، از آبرنگ و پاستل و رنگ روغن، فضایی نابه هنجار خلق میکند که در آن فرمها متلاشی میشوند، انعکاس مییابند، میشکنند و تکثیر میشوند. پیکرهای حیوانی و انسانی قطعه قطعه شده با المانهای معماری در هم میتنند، تا گرمای گوشت و سردی فولاد در مجاورتی پر تنش طنینانداز شود. تنوع رنگها از چندین منبع و منشا نور طبیعی و مصنوعی حکایت دارد. در برخی از نقاشیها، گویی غروب و طلوع آفتاب، حضوری هم زمان دارند و سرگشتگی زمانیِ غریبی را تداعی میکنند.
تاثیرات سمبلیسم، نئواکسپرسیونیسم، کوبیسم و فوتوریسم و پویایی ترکیببندیها در این آثار مشهود است و پویایی ترکیببندیها بیش از هر چیز یادآور «خاکسپاری گالی آشوبطلب» کالو کارا و «شهر میخروشد» اومبرتو بوپیونی است.
امبرتو بوچیونی "شهر می خروشد" رنگ روغن روی بوم1910/ 301*199.3 سانتیمتر
این نقاشیها موضوعاتی جهان شمول مانند کشمکش بنیادین میان انسان و طبیعت را در کنار دغدغههای مختص زندگی مدرن چون طغیانهای شهری به تصویر میکشند، آنجا که جسم منفرد مرزهایش را از کف میدهد و در امتداد خیابانهای دره مانند امروزی به جریان جمعی نیروی بدل میشود.
کارلو کارا " خاک سپاری گالی آشوب طلب " رنگ روغن روی بوم، 1910-1911/ 259.1*198.7 سانتیمتر
درهم شکستگیهای فضا در آثار جهرمی با ضربانهای لحظهای (ناشی از) رویارویی نیروهای متفاوت هماهنگی دارد. درکارهای او میتوان پیامد چنین برخوردهای دراماتیکی را دید. تصاویر اسبها جای فیگورهای انسانی را گرفتهاند. رمه اسبها در تلاشی نومیدانه برای مقاومت در برابر لهیبی به یکدیگر تکیه زده و درهم فشرده میشوند. در برخی از ترکیببندیها، هیاهوها به سرآمده و حضور شبح اسبها مخاطب را به یاد اسبهای تنهایی میاندازد که در کارزار جنگ بعد از مرگ سوارشان حیران و سرگردان ماندهاند. این پیکرها همچنین مارا به یاد زیبایی بکر و رامنشدنی میاندازند که رو به فناست.
علیرضا جهرمی" دهشت" رنگ روغن روی بوم 2015/ 160*200 سانتیمتر
نقاشیها پرلایهاند و تاشهای قلمو و با فراز و فرود و چرخشهایی موزون به رقص آمده، فرمها را با دقت و حساسیت تمام تراشیدهاند. فضاهای باز در آثار آبرنگ، روشنایی خیره کنندهای دارند. نور هر آنچه هست را محو و از نظر پنهان کرده، حس تنش ظریفی به کار میبخشد. نرمی و آزادی ضربه قلمها به وضوح به چشم میآیند. جهرمی در عین تمایل به کار با ترکیب رنگهای جاندار و پیچیده، قابلیتهای پالت رنگی محدود از طیفهای قهوهای، سفید و سیاه را نیز تجربه کرده که یادآور نقاشیهای طبیعت بیجان ژورژ براک طی سالهای جنگ است، آثاری که سکونشان نمایانگر نوعی مقاومت صبورانه بود.