مجتبی ملکزاده در۲۰ مرداد ۱۳۳۹ در محله باغ نشاط کرمان متولدشد.
در سال ۱۳۵۶در خانه فرهنگ کرمان نزد مؤدب خوشنویسی را شروع کرد. سال ۱۳۵۹ به شیراز عزیمت نمود و خوشنویس را نزد
استاد دیرین به صورت جدی آغاز کرد.در سال ۱۳۶۱درجه ممتاز را با موفقیت به پایان رساند.
از سال ۱۳۶۳شروع به شکسته نویسی کرد و سال ۱۳۶۴،چهارده قطعه خط شکسته از سید علی اکبر گلستانه در مرقعات خط، معلم و الگوی او شد و بارها و بارها به ” نقل و نظیر”نویسی آن پرداخت.سال ۱۳۶۳ اولین نمایشگاه انفرادی خط شکسته را همزمان با کنگره بزرگداشت حافظ در شیراز برپا کرد.سال ۱۳۷۸ از سوی انجمن خوشنویسان ایران اعطای مدرک درجه استادی وی تصویب شد که سال بعد پس از دریافت آن به عنوان عضو شورای تشخیص و ارزشیابی هنریانجمن و وزارت فرهنگ و ارشاد معرفی شد.درسال ۱۳۷۹ بعد از ۲۰ سال اقامت و فعالیت در شیراز به تهران آمد و نمایشگاههای متعددی با استادانی از جمله استاد امیرخانی و استاد شیرازی برپا کرد و کتابهایی چون”مثنوی حاج محمد کریمخان کرمانی”،”مناجاتنامه حضرت علی”،”سلطان کربلا” و”کاروان نینوا” و… را کتابت نمود.
با توجه به تجربه ای که در خوشنویسی دارید، سهم بازار خوشنویسی در هنر را منصفانه میدانید ؟
هنر خوشنویسی نتوانسته به نسبت هنرهای تجسمی دیگر، رشد لازم را داشته باشد و افراد بسیار کمی به این مسئله ورود کرده اند و خانم کاظمی انحصاری در این زمینه کار میکنند، این نشان دهندهی این است که بازار خوشنویسی بازار سختی است چرا که خوشنویسی به جهان و حتی ایران معرفی نشده است.
مشکلی اصلی هنر خوشنویسی ما این است که درست معرفی نشده و باید بدانیم که چه گوهری در دست ما هست، بعد به داخل ایران و سپس به خارج از ایران معرفی کنیم. بایستی بتوان اهمیت خوشنویسی را به کمک فعالانی مثل آرتیبیشن و دیگران بیان کرد، چرا که بیش از هزار سال است، این هنر توانسته است، ادامه بدهد. امروزه خوشنویسی فقط به عنوان هنر کاربرد دارد ولی در گذشته برای مکتوب کردن آثار ادبی، مذهبی و اندیشههای بشری بوده است.
امروز میبینیم جوانانی در این دنیای دیجیتال و مدرن هنوز شیفته خوشنویسی هستند و این هنر هنوز دلربایی می کند. ما باید ببینیم چه عنصری در این است که هنوز اثرگذاری میکند، باید این عنصر را اول به خودمان و بعد به جهانیان معرفی کنیم، در زمینه خط تشریح کنندگانی وجود نداشته که این هنر را بکاوند و بررسی کنند.
گالریها در زمینه خوشنویسی چقدر فعالیت داشتهاند؟
در زمینه خوشنویسی گالری ترانه باران است که اختصاصی کار میکند و بقیه گالریها خیلی به ندرت کار میکنند و یا فرهنگسراها که برایشان فروش آثار مهم نیست. البته در ایران گالریها هنوز جایگاه خودشان را پیدا نکردهاند، تعریف گالری این نیست که مکانی باشد فقط برای نمایش آثار و هنرمند خودش تمامیه فعالیتها را انجام دهد، گالریها یکی از وظایفشان استعدادیابی است و باید روی هنرمندان سرمایهگذاری کنند، هنرمند خوشنویس جوانی را که تازه اول کارش است را حمایت کنند و این رسم کار است، متاسفانه ما این امر رو در گالریها نمیبینیم و صرفا مکانی شدند برای نمایش آثار، یک خوشنویس برای پیشرفت باید چه مقدار هزینه کند تا نمایشگاهای متفاوت بگذارد و حداقل یک پرسه دو ساله برای یک نمایشگاه لازم است و قطعا این هنرمند جوان نیاز به یک پشتیبان دارد. تعریفهایی که در دنیا برای گالری داری وجود دارد در ایران به معنای دیگری است و این تعاریف باید درست شود.
شما خرید آثار هنری از طرف صندوقها راهگشا میبینید تا هنرمند با خیال راحت به هنر خودش بپردازد؟
بله دقیقاً، هنرمند آنچیزی که نیاز و تفکرش است را با خیال راحت روی بوم و کاغذ و ... پیاده کند و از او خریداری شود و روالی پیش نرود که مثلا آثار بخاطر بحث مالی زیاد نشود این کاملاً صدمه زننده است و هنرمند برای پول کار میکند نه برای هنر و از معنا و جان تهی میشوند.
فکر میکنید ما نسبت به هنرمندان پنجاه سال گذشته که امروزه از آنها یاد میشود، پیشرفت داشتهایم؟
هنر امروز با پنجاه یا هفتاد سال قبل قابل مقایسه نیست ولی هنوز به قبل از آن مثلا دوره قاجار نرسیدهایم، یعنی از قاجار عقب هستیم ولی از پهلوی یک سر و گردن به طوری که قابل مقایسه نیست جلو هستیم.
امروزه میبینید هنرمندان جوان با استعدادی که کارهای بسیار قویتری نسبت به استادان پنجاه سال قبل انجام میدهند و در این رشته استقامت کردهاند ولی تا کی میتوانند ادامه دهند و این مسئله بسیار مهم است با توجه به مشکلات اقتصادی که در کشور وجود دارد نیازهای زندگی خود را به سختی برطرف میکنند و من نگرانیم از این است که این نسل عجیب و فوقالعادهای که امروز را داریم مثل بقیه چیزها بهسادگی از دست بدهیم. به عنوان مثال اگر صد میلیارد که در به یک مدیری که فعال و شناخت کافی به خوشنویسی دارد بدهند کارهای بسیار مهمی میتوان انجام داد.
این هزینه باید در چه زمینهای صرف شود؟ تامین هنرمند یا گالریدارها و یا تهیه محتوا برای شناخت بیشتر خوشنویسی؟
درکنار این حمایت دولتی باید یک جریان با اندیشه هم وجود داشته باشد. من یک مرقعی را میخواندم که وزیر معروف امیرعلی شیرنوایی که یک نامهای را به سلطان علی مشهدی نوشته بود و بعد دوسطر القاب متفاوت به او میگوید که در کار شما سهوهایی میبینم و یا در همان مرقع خوشنویسی به آقای امیرعلی شیرنوایی نامهای زده بود که میگفت نگران ظرف شکسته چینی که جای دوات بود هستم، اینها همه شناخت و اهمیت هنر خوشنویسی را نشان میدهد و بهترین دوره هنر خوشنویسی ایران را رقم میزند و میبینید بهترین آثار برای همان دورهها است.
شما در کدام کشورها نمایشگاه برگزار کردهاید؟
متاسفانه به دلیل نشناختن خوشنویسی تصور دارندکه قرآن و یا آیات مذهبی نوشتهایم و خیلی ارتباط برقرار نمیکنند. در فرانسه، سوئد و آلمان نمایشگاه داشتهام و استقبال مردم در آلمان بهتر بود.
آیا در کشورهای منطقه نمایشگاه گذاشتهاید؟
چون من خط شکسته مینویسم و این خط کاملا ایرانی است و کشورهای منطقه شناختی به این خط ندارند به همین دلیل در این کشورها نمایشگاه نداشتهام.
از کدام استاد تاثیر بیشتری گرفتید؟
در رشته شکسته نستعلیق استاد زنده وجود نداشت، من نستعلیق کار کردم و با کارهای مرحوم گلستانه به نوشتن شکسته پرداختم درواقع استاد من علی گلستانه بود.
روش آموزش خوشنویسی نقل است، یعنی باید از یک الگویی پیروی کرد و نزدیک به آن شد و منابع و آثار قدیمی را پیگیری کرد و سپس نگاه خود را در خوشنویسی داشت. این نقل و نظیره نویسی جزئی از خوشنویسی است و باید مثل گذشتگان بود ولی رنگ و بوی خود هنرمند را داشته باشد ولی در هنر مدرن کوچکترین شباهتی با فردی بار منفی دارد و اثر ارزشی ندارد، من مخالف مدرن و پست مدرن و هنر غرب نیستم ولی خوشنویسی ملی است و یک هویت و این بسیار مهم است و باید به عنوان یک میراث فرهنگی نگهداری شود و در دنیا خودی نشان دهیم، به عنوان مثال ژاپن با این همه تکنولوژی میراث و مسائل فرهنگی خود را بسیار مهم میدانند و برای آنها مراسماتی میگیرند مثل مراسم چایی و بستن کیمونو و ... و در نگهداری این رسمها بسیار کوشا بودند، ما هم باید در نگهداری سنتها کوشا باشیم و از تمسخر آنها به عنوان قدیمی بودند جلوگیری شود، اگر همین را هم از دست بدهیم در دنیا حرفی برای گفتن نمیماند.
برای اینکه هنر خوشنویسی بیشتر در خانههای مردم نقش پیدا کند، چه باید کرد؟
در سال 68 کلاسهای خط لاتین گذاشتم، یک آقایی که در کلاسهای من بود الان از بهترین لاتین نویسهای دنیاست و از او برای برگزاری ورکشاپ در کشورهایی مثل آلمان دعوت میکنند، دوسال قبل آماری که به من داد این بود که تعداد لاتین نویسهای شیراز بیشتر از لاتین نویسهای کل انگلیس است. میبینیم که این علاقه است حتی در خط لاتین و یا زمانی که من چکی را با خط خوش مینویسم مورد توجه همه قرار میگیرد، چون این هزاران ساله در سنت، دین، مذهب ما وجود دارد و هنرمندان در دورههای مختلف سلیقه خود را در خط پیاده کردند و باعث شد که جایگاه مهمی پیدا کند. نیاز به فعالیت بیش از حد نیست فقط کافی است ما این گوهری را که در دست داریم معرفی کنیم.
هنر خوشنویسی ما نسبت به خوشنویسی شرقی مثل چین و ژاپن چگونه است؟
ما سه نحله در خوشنویسی داریم، خوشنویسی شرقی مثل چین و ژاپن و کره بعد خوشنویسی ایرانی اسلامی و در نهایت خوشنویسی لاتین که اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم میبینیم اول خوشنویسی شرقی است و با اختلاف بسیار کمی خوشنویسی ایران اسلامی و پس از آن با فاصله بسیار زیادی خوشنویسی لاتین قرار دارد که میتوان گفت که آنها وارد هنر نشدند و بیشتر فن زیبا نوشتن دارند. من در سفری که به چین داشتم برایم جالب بود که خوشنویسها جایگاه بالایی در مراسمها داشتند، چون یک مسئله آیینی است، اگر بخوهیم با انصاف نگاه کنیم خط آنها بالاتر از ما است.
علت برتری خوشنویسی شرقی نسبت به خوشنویسی اسلامی چیست؟
چون خوشنویسی و جنس حروفشان تصویری است و سالهاست پیش از ما، شاید هزار سال قبل از ما کار کردهاند و این هنر را نگهداری کردهاند.
با توجه به کم مهری به خوشنویسی، نقش بخش خصوصی را چگونه میبینید؟
ما نسبت به کشورمان کمی بدون عشق هستیم. در برخی از کشورها حراجیهایی وجود دارد که بیش از 200 سال است فعالیت دارند و هنر نوع هنری را از کشورهای مختلف مثل چین و هند و آمریکا و ... می فروشند. چینیها در یکی از حراجها یک گلدون نقاشی شده را دویست میلیون دلار خریداری کردند ولی در زمانی ما قصد کاری از میرعماد برای شهرداری را داشتیم که اثر را از حراج لندن آرودن و جویا شدیم چرا خریداری نشد که گفتند ایرانیها اثر نمیخرند و بعد از حراج آن را با قیمت پایین میخواهندخریداری کنند. من نمیدانم چرا سرمایهدارن ایرانی اینکار را انجام نمیدهند که با بالابردن قیمت باقی آثار هم افزایش قیمت پیدا خواهند کرد. راه حل سرمایه گذاری در این رشته اول معرفی و دوم شرکت در حراجها است.