وقتی كه در راه فرهنگ و هنر قدم برمیداریم، توفیقی بسیار ارجمند است؛ البته توفیق اصلی در این راه آن است كه در هر قدمی كه باشی در مسیر سلوك قرار گیری و گام برداری.
این سخن از مرد بزرگ فرهنگ و هنر كشور استاد بزرگ خوشنویسی، غلامحسین امیرخانی است؛ مردی كه سال 1318 و شهر طالقان، افتخار همراهی نامش را در خاطراتشان به یادگار ثبت و ضبط كردهاند.
از كودكی عاشق نوشتن بود. چهار سال بیشتر نداشت كه خواندن و نوشتن را به خوبی میدانست و هر وقت كه قلم و كاغذی برای نوشتن پیدا نمیكرد، روی تخته و دیوار و با گچ و امثال آن خود را سرگرم میكرد.
در سال 1344 زمانی كه انجمن خوشنویسان ایران تأسیس شد، ایشان از اعضای هیئت مؤسس آن بود و از همان دوران بهعنوان مدرس در این انجمن به تعلیم خوشنویسی مشغول شد. در مدتزمانی كمتر از یك دهه در سال 1353 موفق به دریافت درجه استادی خوشنویسی از انجمن خوشنویسان ایران شد. 1358 به درجه "استاد ارشد" نائل شد. در همین سال ریاست شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران را نیز بر عهده گرفت.
از سن 20 سالگی، خوشنویسی را بهطور جدی در محضر استاد "سیدحسین میرخانی" پی گرفت و نام خود را در كتیبه هنر خوشنویسی، جاودانه كرد. امیرخانی درباره آن دوران اینگونه میگوید:
"در سال 1338 بهصورت حرفهای به سمت خوشنویسی گرایش پیدا كردم و با انجمن خوشنویسان ایران و مرحوم استاد سیدحسین میرخانی آشنا شدم. مكتب هنری، اخلاقی و شخصیت پر جاذبه ایشان یكی از آن نقاط عطف دیگری بود كه در زندگی من پیدا شد. سیدحسین میرخانی در قدمگذاشتن من به این راه تأثیر زیادی داشت. شخصیت ایشان به لحاظ اخلاقی مرا جذب كرد."
استاد تمامعیار هنر خوشنویسی ایران، در سال 1378 نشان درجهیك فرهنگ و هنر را از سید محمد خاتمی، دریافت كرد و در سال 1381 بهعنوان چهره برگزیده همایش «چهرههای ماندگار» برگزیده شد. همچنین در سال 1388 برای دومین بار، نشان درجهیك فرهنگ و هنر از طرف رئیسجمهور وقت (محمود احمدینژاد) به وی اعطا شد.
اثر استاد امیرخانی که در اولین دوره حراج باران 30 میلیون تومان فروخته شد
چرا هنر خط باوجود پتانسیل بالا هنوز بهاندازه کافی شناختهشده نیست؟
هر چیزی در اثر شناخت و معرفت مشتاق و علاقهمند پیدا میکند، ما از این بابت در بازار جهانی بهشدت ضعیف است. این ماجرا را میتوان بهنوعی مرتبط دانست با صنعت توریسم، ما حدوداً 10 درصد از آثار تاریخی و باستانی را در کشورمان داریم و با توجه به آمار جهانی درآمد گردشگری هزار میلیارد دلار است که سهم ایران باید صد میلیارد دلار باشد و مدیریت درستی پشت این نیست که این مدیریت شامل تمام ابعاد قضیه است، بهعنوانمثال لیدرهایی مجرب که بتوانند هنر و تاریخ ایران را به گردشگران بهصورت کامل معرفی کنند و باید دانست که این در میان این گردشگران سرمایهگذار و یا رابط بین هنر و سرمایهداران هستند و اگر عوامل معرفی هنر وجود نداشته باشد طبیعتاً جریان اقتصادی هم جریان نخواهد افتاد. یکی از علتهای افول اقتصاد هنر هم ضعف در صنعت توریسم است که کاملاً مرتبط است و دلایل دیگری که نیاز به کارشناسان دارند تا آسیبشناسی و جبران خلأهای این بازار شوند.
با توجه به پتانسیل هنر خوشنویسی، بازار ایران چه میزان تفاوت با بازار شرق آسیا دارد؟
ما با برنامههایی که در سالهای اخیر انجام شد توانستیم بین تمام موقعیت همسایگانمان را که در این هنر با ما مشترکاتی دارند و دیگر کشورها در جریان حلیه مقام اول را کسب کنیم و پلی مناسب برای معرفی هنرمند ایرانی به سرمایهگذاران بود و اگر این امر در دیگر مناطق دنیا مثل جنوب خلیجفارس و اروپا هم اتفاق بیافتد همین خواهد شد.
به نظر بنده ما شایستگی بینظیری داریم یعنی خوشنویسی ما متصل به اندیشه و ذوقی که از طریق ادبیات در تاریخ چند هزارساله رشد و به معانی و لطایفی دست پیداکرده و با توجه به اینکه بزرگان و نویسندگان ما و کشورهای دیگر شاید یکسان باشد ولی تفاوت ما با آنها نوع برخورد ما با ادبیات و هنر یگانه است، تلفیق بسیار زیبای ادبیات فردوسی، نظامی، سعدی و دیگر شاعران ما با هنر خوشنویسی که برای یک مخاطب خارجی جذابیت بسیار بالایی دارد و ما در معرفی این مورد کوتاهی بسیاری داشتهایم و هنرمندان با بضاعت خودشان این امکان را ندارند تا هنر خود را در عرصه بینالمللی با قوت معرفی کنند بینلمللی با قوت معرفی البته استثناءهایی وجود دارد که برخی از هنرمندان با روابط این کار را انجام میدهند.
هنر خوشنویسی و دیگر هنرهای ما مثل موسیقی، تئاتر و ... باید در مناطق دیگر مثل مرکز اروپا به نمایش گذاشته شوند و ما در این زمینه بسیار کوتاهی کردیم. بهعنوان مثال تجربهای که در نمایشگاه انگلیس داشتم، رئیس یک گالری به همراه مشاور هنری ملکه انگلیس از بازدیدکنندگان بودند، از تعداد آثاری که بنده از اشعار مولانا نوشته بودم رسیدند که برای آنها معانی این اشعار را میگفتم که زمانی که به سومین خوشنویسی رسیدیم دیگر طاقت شنیدن نداشت و گفتند نیاز به تفکر برای درک لطایف این اشعار دارند و این میدانیم که دنیا تشنه اینگونه معانی است، فرهنگ، اخلاق، شخصیت ایرانی باید از طریق هنر به جهان معرفی شود.
برنامههای انجمن چه از جنس فرهنگی و چه از جنس سرمایهگذاری برای معرفی هنر ایران چیست؟
ما همتان مصرف رشد و تربیتشده است به دلیل اینکه ما یک NGO به معانی دقیق کلمه هستیم، شما نمونههای پنجاه سال گذشته را با امسال مقایسه کنید و میبینید رشدی که در این عرصه به وجود آمده است، بهعنوان مثال شکسته نستعلیق و ثلث در پنجاه سال پیش رواج نداشت ولی الآن میبینیم که هنرمندانی در این زمینه بسیار توانمند کار میکنند که اگر آثار امضا نداشته باشند با خوشنویسیهای استاد گلستانه اشتباه گرفته میشوند و یا در خط نستعلیق کارهایی شده که از لحاظ فرم نوآوریهایی بوجود آمده و این تغییر و رشد در خط و خوشنویسی همانند رشد در شعر است ما نمیتوانیم زبان را عوض کنیم ولی انواع مختلف شعر داریم و در خوشنویسی مکاتب مختلفی داریم که این مکاتب در کنار هم رشد کردهاند و این تفاوتها بسیار دقیق و ظریف است.
برای تماشای آثار باکیفیت استاد امیرخانی به صفحه ایشان در سایت آرتیبیشن مراجعه نمایید.
به اینگونه انجمن در آموزش و توسعه فعالیت کرده و درزمینهٔ اقتصاد در حد بضاعت فعالیت داشته، مثلاً سعی داشته مقامات را قانع کنیم در برای گنجینه کتابخانه ملی تعدادی اثر خریداری کنند و یا 25 سال پیش به شهرداری نزدیک به 750 اثر فروختهایم.
در جشنوارههای متعدد مناطق مختلف کشور داریم سعی کردیم هنرمندانی را معرفی کنیم که سرمایهگذاران احساس کنند که آثارش ارزشافزوده است نه هزینه.
در طول این سالها با دولت صحبتهایی شده تا برای ارگانها و سازمانها موزههایی را بهعنوان سرمایهگذاری در نظر بگیرند و در کنار این ارزش افزوده نیروهای آن ارگان با لطافت هنر آشنا بشوند چون امروزه به دلیل مشغلههای بالای زندگی این امکان وجود ندارد، اگر این امر برای تمام سازمانها اتفاق بیفتاد سبب میشود تا شناخت بهتری از هنر ایران هم برای مردم کشور و هم برای سرمایهگذاران خارج از کشور باشد.