Posts
اصطلاحاتی از دنیای هنر - قسمت اول

اصطلاحاتی از دنیای هنر - قسمت اول

اصطلاحات دنیای هنر
در دنياي نقاشي كلمات ناآشناي زيادي وجود دارد كه ممكن است هنگام مطالعه يك كتاب و يا يك مقاله با آن روبرو شويد. اين كلمات ممكن است اگر درست درك نشوند افراد را سردرگم كنند. در اينجا ما ليستي از اين كلمات و اصطلاحات هنري آورده ايم تا مفهوم آنها را بهتر درك كنيم.
  1. Cartoons

كارتون ها درواقع اشاره دارند به تصاوير و نقاشي هاي ديواري هنرمندان دوره رنسانس. قبل از اينكه آنها طرح اصلي نقاشي خود را پياده كنند آن را روي تكه كاغذي بارنگ يا ذغال مي كشيدند. اين مقياس كوچك و دقيق از طرح اصلي به آنها كمك ميكند كه بتوانند نقاشي خود را در مقياس مورد نظر پياده كنند. ترسيم كارتون براي هر اثر هنري غيرقابل اجتناب بود. اگر شما به مقياس نقاشي سقف كليساي sistine دقت كنيد، اجتماع بزرگ شخصيت ها و اتفاقات و تركيب دقيق آنها را بنگريد تصويرسازي واقعي و درك درستي از كل صحنه را در توليد اين اثر مي بينيد. براي مثال معروف آن مي توان كاريكاتور رافائل را نام برد كه در پرده هاي بزرگي در كليساي sistine كاخ واتيكان نقاشي كرده است.

اصطلاحات نقاشی - کارتون

  1. Violon D'Ingres

در اوايل قرن 19، هنرمند فرانسوي به نام Ingres وجود داشت كه آثار هنري بسيار مبتكرانه اي خلق مي كرد. منتقدان در مورد او بسيار منصف بودند و حتي به ترويج آثار وي مي پرداختند. او علاوه بر درك كاملي كه از هنر نقاشي داشت علاقمند به نواختن ويلن بود. اين علاقه در سالهاي بعد تشديد شد و حتي زمان بيشتري نسبت به نقاشي به آن اختصاص داد تا جايي كه در اين هنر نيز مهارت يافت. لذا اين هنر وي باعث بوجود آمدن اصطلاح Violon D'Ingres شد. طوري كه اگر شخصي غير از مهارتي كه با آن شناخته شده بود مهارت ديگري هم داشت اين اصطلاح را در مورد او بكار مي بردند. هر چند كه موسيقي از لحاظ فني ارتباط مستقيمي با نقاشي ندارد اما اين اصطلاح در دنياي هنر نقاشي كاملا جا افتاده است.

خودنگاری چهره

  1. En Plein Air

اين واژه فرانسوي به معناي در فضاي باز بودن مي باشد. اين واژه در سال 1870 ابداع شد زماني كه رنگهاي تيوپي توليد شدند و نقاشان ميتوانستند آزادانه براي نقاشي به طبيعت بروند. اين پيشرفت بزرگ باعث ايجاد سبك جديدي از نقاشي در فضاي باز شد. قبل از آن نقاشان مجبور بودند تا رنگدانه هاي خشك را با آب يا روغن تركيب كنند و رنگ جديدي بسازند. بنابراين اين آزادي در ورود به طبيعت و انتخاب بهترين منظره براي نقاشان بسيار مطلوب بود. برجسته ترين هنرمنداني كه از طريق هنر خود اين سبك نقاشي را ترويج مي كردند عبارتند از Claude Monet ، Camille Pissarro   وPierre

Auguste Renoir

En Plein Air

  1. Trompe l'oeil

اين سبك نقاشي بويژه اخيرا بسيار رواج پيدا كرده است. نقاشي به اين روش در خيابان، ديوارها و ساختمان و حتي بدن بسيار محبوب شده است. اين روش به زبان ساده همان نقاشي سه بعدي است اما ترجمه لفظي واژه فرانسوي آن فريب چشم است. نقاشي پايين چشم را فريب مي دهد كه باور كند پرتگاه عميقي در تصوير وجود دارد اما عقل ما مي گويد كه چنين پرتگاهي نمي تواند در خيابان وجود داشته باشد. اما با اين حال اين سبك نقاشي در دنياي هنر نوظهور نيست و از قرن 18 ميلادي وجود داشته .چرا كه كاربردهايي از آن را مي توان در فيلم هاي قديمي كه از اين تكنيك ها استفاده مي كردند يافت.

Trompe l’oeil

  1. Tenebrism

اين سبك نقاشي شاخه اي از تكنيك سايه روشن است كه توسط Caravaggio وشاگردانش توسعه يافته است. در تصوير فوق دقت كنيد كه تقريبا تمام قسمتهاي نقاشي تاريك است غير از نقاط مهمي مثل چهره و دستها كه نقش مهمي را در بيان مقصود نقاش بازي ميكنند.. بنابراين در اين سبك نقاشي قسمت هاي مهم نقاشي را با نورپردازي روي آنها روشن و برجسته كرده و قسمتهايي كه اهميت كمتري دارند را با رنگ تيره نشان مي دهند تا ذهن بيننده را به سمت موضوع نقاشي هدايت كنند. اين سبك هنري  Caravaggio را در جامعه هنري بسيار محبوب و داراي اعتبار كرده است.

Tenebrism

  1. Di sotto in su

اين تكنيك بسيار شبيه تكنيك چهارم اين بخش است.اما جهت گيري آنها متفاوت است. تكنيك Trompe l'oeil  در هر جايي كاربرد دارد اما Di sotto in su تصوير سه بعدي و فضايي است كه با نگاه كردن از دور ايجاد مي شود. ترجمه اين واژه ايتاليايي نگاه كردن از پايين است. تصوير فوق يك سقف نقاشي شده با اين سبك را نشان مي دهد. در واقع اين ساختمان هيچ گنبدي ندارد اما با كار فراوان و استادانه اي كه روي آن انجام شده عمق سقف بسيار بيشتر از واقعيت ديده مي شود.

Di sotto in sù

  1. Caravaggisti

 پيروان هنرمند معروف Caravaggio به اين نام خوانده مي شوند. دليل اين كه اين هنرمند پيروان بسيار زياد و متعصبي دارد سبك Tenebrism اوست. تقريبا تمام نقاشي هاي او با اين سبك، دوستدارانش و تمام مقلدان وي در سرتاسر ايتاليا پراكنده هستند. بنابراين مي توانيم او را يكي از اولين نقاشان دوره رنسانس بدانيم كه شهرتي همچون ستاره هاي امروز سينما داشته است.

Caravaggio

  1. Pentimento

اين تكنيك به معني تغيير ناگهاني و يا عمدي طرز فكر هنرمند ضمن خلق يك اثر هنري است. وقتي يك نقاش روي يك نقاشي كار ميكند گاهي اوقات نظر خود را در مورد ساختارهاي جزئي و يا تركيب كلي آن تغيير مي دهد. بنابراين در اين مواقع او بجاي اينكه  بوم جديدي بكار برد و يا فضاي نقاشي را شلوغ كند عناصر ناخواسته را با رنگها و يا اشكال جديد مي پوشاند طوري كه يك بيننده عادي اصلا نمي تواند آن را تشخيص دهد. اما اروزه با تكنيك هاي جديد علمي اين تغييرات به وضوح قابل مشاهده مي باشد.

نقاشي زير گيتاريست پير اثر پيكاسو مي باشد. اگر به دقت نگاه كنيد تصويري از دختر شبح مانندي را در اطراف گردن او مي توانيد ببينيد كه ظاهرا در نسخه قبلي اين نقاشي وجود داشته اما نقاش آن را حذف كرده و به جاي او گيتاريست بيمار و پيري را تصوير كرده است. اين نقاشي بهترين مثال براي اين تكنيك است.

  1. Anamorphosis

به طور كلي دو نوع Anamorphosis وجود دارد: پرسپكتيو يا تجسمي و ميرور يا انعكاسي.

اين تكنيك مدت هاي طولاني كاربرد داشته. بارزترين نمونه هاي نقاشي " چشم لئوناردو" است كه يك طراحي ساده از يك چشم به ظاهر خراشيده است اما اگر ما زاويه ديدمان را تغيير دهيم همه چيز طبيعي ديده مي شود. و يا نمونه ديگر كلماتي هستند كه در جاده نوشته مي شوند و هنگام رانندگي نرمال به نظر مي رسند.

Anamorphosis

  1. Giornata

Giornata  يك واژه ايتاليايي است به معني يك روز كاري. نقاشي هاي بزرگ ديواري كه روي سقف يا ديوار كشيده مي شوند در يك روز كاري به اتمام نمي رسند و بايد چنديدن روز روي آنها كار شود. اما دليل اين نام گذاري اين است كه وقتي يك هنرمند كار خود را براي نقاشي روي ديوار شروع مي كرد ابتدا بايد ديوار را به گچ آغشته مي كرد بنابراين لازم بود كه زمانبندي دقيقي داشته باشد تا بداند چند روز كاري بايد كار كند. امروزه با تكنيك هاي پيشرفته مي توان ناهماهنگيهاي موجود در اين نقاشي ها را مشاهده كرد. در نقاشي زير يك خط درست بالاي سر مرد تعداد روزهاي كاري را نشان مي دهد.

 

 

Insert Comment
* Indicates required field
Comments

No comments