مطالب
هنر معاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

هنر معاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

 اقتصاد هنر بازار هنر حراج آثار هنری کریستیز ساتبیز آرت فر ابوظبی ارت فر دبی ارت فر ابوظبی بازار انلاین هنر حراج تهران
اثر هنری موجودیتی قائم به ذات نیست بلکه عواملی خارج از مقوله هنر در خلق اثر هنری تاثیرات مهمی دارند تاثیر سیاست‌ها و علاقمندی‌های حامیان بر آفرینش‌های هنری تاثیر شگرفی دارد که ضرورت کنکاش در این مقوله را برای ما پراهمیت نشان داده است. از این رو برآنیم تا هنر معاصر ایران در رویکرد به بازارهای هنر جهان را و جایگاه هنر ایرانی و هنرمندان موفق در این بازارها را وارسی کنیم.

تاثیر عوامل اقتصادی بر هنر:

به نظر می‌رسد در وهله اول فرهنگ هنری هیچ ارتباطی با اقتصاد نداشته باشد، زمانی که از یک هنرمند پرسیده می‌شود آیا مایل است پولی را برای اثر هنری دریافت نماید، احتمالا خواهد گفت فرق زیادی نمی‌کند خود کار ارزشمند است. اما در دنیای امروز نمی‌توان منکر نقش مهم پول شد، بعد روانشناسانه اقتصاد و هنر، یعنی همان ایجاد انگیزه در انسان‌ها را نباید نادیده گرفت اصلا نسبت به این امر که هنرمندان به مشوق‌های پولی مانند تمامی این مردم واکنش مثبت نشان دهند نمی‌توان شک کرد. اگر دامنه ارزشی هنر را بسنجیم، اثر هنری ارزش‌گذاری‌های متفاوتی در دنیای اقتصاد هنر خواهد داشت از جمله: ارزش زیباشناختی (هماهنگی فرم و به طور کلی عناصر ویژگی‌های زیبایی شناختی)؛ ارزش معنوی (حامل معنای ارتباط با دیگران، به درک ماهیت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم و به حس هویت و جایگاه کمک می‌کند)؛ ارزش تاریخی، ارزش نمادین، ارزش اصالت و... از طرفی تجارت و اقتصاد هنر نمی‌تواند خارج از قواعد دیگر بخش‌های اقتصادی هنر باشد و بازار به معنای فیزیکی و عرضه و تقاضا یکی از ارکان هر تجارتی است و در میان همۀ رشته‌های هنری، بازار هنرهای تجسمی از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخوردار است که تحلیل بازار و تلاش برای سازماندهی آن، بدون توجه به این خصوصیات، ممکن نیست. یکی از این خصوصیات، عدم توازن حضور هنرهای تجسمی در همه ترازهای مالی معمول و مرسوم بازار است و منظر کلی بازار هنر به چهار شخصیت وابسته است: هنرمند، کلکسیونر، دلال، نویسنده یا منتقد هنری. اقتصاد علمی است که با مساله کمیابی و خواست انسان سروکار دارد. عبارت است از مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواست های نامحدود یا مقاصد رقیب است. علم اقتصاد در واقع تاثیر عواملی که قیمت و مقادیر کالاهای فروخته شده را تعیین می‌کنند مورد تحلیل قرار می‌دهد. اما ارزش اقتصادی و مالی هنر به آنچه که اقتصاد خرد در ارتباط است مربوط می‌شود. سطح کلان اقتصاد با مسائلی چون تغییر قیمت، تورم و نرخ بیکاری سروکار دارد و هرگونه حرکت اقتصادی در سطح کلان اقتصاد هنر، بودجه‌های دولتی، یارانه‌ها، سیاست وام برای تزریق سرمایه به بازار هنر و سیاست های مالیاتی است. در حالی که در اقتصاد خرد با مسائل بازار هنر مواجهیم، یعنی شرایط تولیدکنندگان هنر، درآمدزایی بنگاه‌های کوچک هنر، فرایند قیمت‌گذاری آثار هنری، قدرت خرید مخاطب، سبد مصرف فرهنگی مخاطب و همچنین مسائلی چون واسطه‌های فروش حراجی‌ها، کلکسیونرها، بیمه تامین اجتماعی هنرمندان و... در این حوزه مورد بحث است.

هنرمعاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

انواع بازار هنر:

در میان رشته‌های هنری، بازار هنرهای تجسمی از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخوردار است که تحلیل این بازار و تلاش برای سازماندهی آن، بدون توجه به این خصوصیات، ممکن نیست. یکی از این خصوصیات، عدم توازن حضور هنرهای تجسمی در همه ترازهای معمول و مرسوم در بازار هنر است. این تفاوت در عدم توازن، حتی در قیاس با دیگر رشته‌های هنری هم قابل تشخیص است. همانطور که گفتیم تجارت و اقتصاد هنر نمی‌تواند خارج از قواعد دیگر بخش‌های تجاری و اقتصادی باشد. بازار یکی از ارکان‌هان هر تجارتی است. این بازار هم به معنای عرضه فیزیکی تقاضاست و هم به معنای آمادگی‌های روانی و جامعه شناختی است و از هر سطح فکری و مالی مختلفی تشکیل شده که به تناسب نیاز، خواست و توانایی خود، وارد معاملات و معادلات بازار می‌شوند، از آن تاثیر می‌گیرند و برآن تاثیر می‌گذارند.

در این راستا به تعریف دو نوع بازار می‌پردازیم:بازار همگانی (هنر عام گرا): بازاری به اصطلاح همگانی در عرصه هنر، این محصولات به نسبت ارزان هستند و مردم عام می‌توانند آن‌ها را خریداری نمایند. در اینجا تمایل به خرید از طریق فروش بالای محصول بازتاب می‌کند. شرط ضروری تاثیر بر این بازار، همان قدرت خرید برای اقشار مردم است. مردم باید پول کافی داشته باشند و مایل باشند آن را برای کالای مورد علاقه‌شان هزینه کنند.

بازار پرمایه: (هنرنخبه گرا): در بازار سرمایه تمامی مصرف‌کنندگان بر ارزش بازاری تاثیر ندارند و اگر هم تاثیری داشته باشند برابر و قابل مقایسه نیستند. در اقتصاد بازیگران فراوان و مستقلی هستند که قیمت را تعیین می‌کنند. در اقتصاد نئوکلاسیک، مصرف‌کنندگان از اهمیت بیش‌تری و تولیدکنندگان به نسبت بی‌اهمیت هستند. و رفتارشان را با خواست مصرف‌کنندگان تطبیق می‌دهند. در بازارهای به اصطلاح پرمایه، خریداران برای مشارکت در بازار و اثر گذاری بر آن باید پول زیادی را سرمایه‌گذاری نمایند، نقاشی‌های مهم در بازارهای پرمایه به فروش می‌رسند. وقتی نقاشی خاصی به فروش می‌رسد به این معناست که به وسیلۀ شخص ثروتمندی ارزش بازاری برای آن رقم خورده ست.

هنرمعاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

تفاوت میان این دو بازار در این است که در ابزار همگانی به واسطِ قیمت پایین کالاها افراد بیشتری وارد معامله می‌شوند. پس ارزش بازاری محصولات هنری در بازار پرمایه وابسته به تمایل پرداخت دسته بزرگی از مصرف کنندگان کم پول‌تر است. پس دربازارهای همگانی دسته‌های بزرگی که می‌خواهند پول‌شان را برای هنر خرج کنند ارزش بازاری را تعیین می‌کنند. در حالی‌که در بازارهای نخبه‌گرا، تعداد اندکی از آدم‌های ثروتمند که خریدار آثار هنری هستند تعیین کننده‌اند.

حراج های جهانی:

مزایده در واقع وا‌‌ژه‌ای رومی است به معنای "افزایش ده" اما در حراجی‌های نوع انگلیسی قیمت‌ها افزایشی است، لذا به کاربردن اصطلاح مزایده برای آن‌ها صحیح‌تر است با توجه به آنچه که رایج است. خانه‌حراج بازاری است با مجموعه‌ای صریح از قوانین که تخصیص منابع و قیمت را بر اساس پیشنهادات شرکت‌کنندگان بازار تعیین می‌کند. مزایده زمانی استفاده می‌شود که بازار فاقد وسعت(خریداران و فروشنگان متعدد) و عمق (محصولات مشابه و مرتبط که بتواند حتی به شکلی ناقص به‌عنوان کالای جایگزین در نظرگرفته شود). فرآورده‌های هنری به شدت وابسته به فعالیت منتقدان، واسطه‌ها، دلال‌ها، حمایت‌های دولتی و غیردولتی و یارانه‌های فرهنگی است. به‌طوری‌که بی‌اعتنایی به بازار دولتی یا غیردولتی و دورماندن از حمایت‌ها، موجب ورشکستگی و مهجوریت حتمی فعالان هنر خواهد بود. تقریبا تمامی هنرهای بصری، در زمان حاضر بیشتر به بازارهای نوظهور نظر دارند تا به حامیان و خریداران منفرد و اغلب آثار از طریق مجموعه‌ای از چنین واسطه‌ها و فروشندگان در سراسر دنیا فروخته می‌شوند. بازارها و حراج‌های جدید، فراتر از اشخاصی در مقام دلالند این شرکت‌ها واسه‌های بومی و غیر و بومی را با انگیزه‌های متفاوتی به خدمت می‌گیرند. چنین طیف‌های متنوعی از واسطه‌ها و حامیان هنر بومی و غیر بومی تسلط شبکه‌های ارتباطی جهانی، مراکز جهانی هنر را به پیش می‌برند.در شرایط جهانی شدن اقتصاد، هرگونه بحران یا رونق بورس‍های جهانی به صورتی زنجیروار مهمترین متغیر را در بازارهای جهانی هنر خواهد داشت. بر اساس آخرین آمارهای جهانی، قدرتمندترین نیروهای بازار هنر به ترتیب در نیویورک، هنگ‌کنگ، لندن و پاریس به عنوان چهار پایتخت مهم بازار جهانی هنر فعال هستند. در منطقه آسیا پس از چین، با مرکزیت هنگ‌کنگ، امارات با مرکزیت دوبی بازار غرب آسیا، هند و ترکیه را رهبری می‌کند. بخش اعظم موفقیت‌های اقتصادی هنر هنگ کنگ، مرهون حضور دو موسسه بزرگ حراج کریستیز و ساتبیز در این جزیره بوده است. رشد روبه گسترش بازار هنر آسیا، مستلزم راهی طولانی تا ایده‌آل است، هر چند بازار جهانی هنر نیز به دنبال کوچ به چین است. این در حالی است که سیاست‌های فرهنگی کلان کشورها، نیروی محرکه اولیه این قدرتند اما، دلالان هنر مانند کریستیز و ساتبیز و... در جستجوی بازارهای مستعد و جدیدی‌اند که با فروش سهام عالی فرهنگ، هنر را به محمل اقتصادی سودآوری در معاملات جدیدی جهانی تبدیل کنند. در کشورهای خلیج فارس نیز با توجه به افق اتمام منایع فسیلی در فکر جایگزین کردن تکیه‌گاه‌های اقتصادی خود هستند. بنابراین نه فقط بر تاسیس حراجی‌ها، بلکه ایجاد موزه‌های جدید و جاذبه‌های هنری سعی در جذب گردشگری فرهنگی دارند. قطر و علی‌الخصوص امارات با مرکزیت ابوظبی و دوبی در غیاب رقبای جدی مانند ایران که درگیر مسائل حاشیه‌ای هستند، توانسته با سیاست‌گذاری‌های خود نقش مرکزیت هنری منطقه را بر عهده گرفته و به تبادل گفت‌وگوی فرهنگی و اقتصادی متعهد است. فروش موفق منطقه خلیج فارس، هزینه‌های کلانی را نیز در حوزه هنر صرف نموده است. فروش موفق منطقه خلیج فارس، دو چندان در عرصه فرامنطقه‌ای شده است. موقعیت حرفه‌ای و قطب هنر امارات آن‌چنان قدرتمند است که به زودی شعبه‌های موزه کگنهایم و لوور در ابوظبی افتتاح شد. 

هنرمعاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

 اما مهمترین حامیان در رشد اقتصاد هنر یک کشور منطقه و جهان حراج‌خانه‌ها هستند، از جمله بزرگترین حراج‌خانه‌های عبارتند از:

  • ساتبیز: که یک حراج‌خانه چند ملیتی آمریکایی است و یکی از بزرگترین حراجی‌های آثار هنری مجموعه‌های جواهرات را اداره می‌کند. ساتبیز چهارمین حراجی قدیمی است که همچنان در 90 مرکز در 40 کشور فعال است. در سال 2011، 1446 کارمند داشته است. معروف‌ترین خانه حراج‌ها شرکت‌های بریتانیایی کریستی و ساتبی هستند که دفاتر و اتاق‌های حراجی را در بسیاری از کشورها از جمله امریکا دارند. در این سال بزرگترین تجارت آثار هنری را در جهان با مجموع فروش بیش از 5/8 میلیارد در اختیار داشت.
  • کریستیز: این مرکز بزرگترین خانه‌حراج دنیا با مجموع فروش 5.3 میلیارد دلاری در نیمه اول 2012 بوده است. این خانه‌حراج در سال 1766 برای اولین بار در دنیا توسط شخصی به نام جیمز کریستی در لندن تشکیل شد. جیمز کریستی اولین فروش خود را در 5 دسامبر 1766 میلادی در لندن سازمان داد. در سال 1985 اولین دفتر خارج از کشور خود را با استخدام یک نماینده در رم بنیان نهاد. سپس خانه‌حراجی در ژنو ایجاد و به حراج جواهرات اختصاص داد.

خانه حراج کریستیز بعد از مرگ بنیان‌گذار همچنان به فعالیت خود ادامه داد و طی قرن‌های 19 و 20 به عنوان بزرگترین محل مبادله آثار هنری شناخته شد.

هنرمعاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

در حال حاضر این خانه حراج دارای 85 شعبه در 43 کشور است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به شعبه‌های نیویورک، پاریس، لس انجلس، دبی، آمستردام، هنگ کنک، رم و برلین اشاره کرد. از آنجا که حجم فروش آثار هنری ایرانی در حراج‌های کریستیز خاورمیانه و ساتبیز چشم‌گیر است در این مقاله به این دو بخش از بازارهای هنری تمرکز خواهیم داشت.

حراج کریستیز دبی: حراج کریستیز شعبه‌ای از حراج کریستیز لندن است که با هدف ارائه آثار هنری معاصر حوزه خاورمیانه، در فوریه سال 2006 میلادی در دبی تاسیس شد. شعبه‌ای که با برگزاری سالی دوبار توانسته است جایگاهی تثبیت‌شده در فروش آثار هنری به دست آورد. این حراج‌خانه سالانه میزبان دو حراجی در دوحه است. بونامز بین مارس 2008 و 2011 نیز میزبان حراجی‌هایی در دوبی بوده و درحال‌حاضر هر سال یک حراجی در لندن برگزار می‌کند.

حراج های هنری آرت‌فر ابوظبی نیز مهم‌ترین رویداد ادواری هنری منطقه‌است که حامیان دولتی شرکت توسعه سرمایه گذاری توریسم و مقام فرهنگ و میراث ابوظبی پشتیبان آن هستند و دوسالانه شارجه، شعبه‌های حراج‌های کریستیز، بونامز، ساتبیز، جایزه ابراج، جمیل پرایز، جادوی پارسی، برگزاری جشنواره‌ها و مناسبت‌های هنری مکرر در دوبی و ابوظبی، موزه هنرمدرن قطر موزه هنرهای اسلامی قطر و به تازگی مرکز هنری بیروت دیگر پایگاه‌های مهم و رویدادهای حرفه‌ای و مهم منطقه را تشکیل می‌دهند. اکنون که امارات متحده عربی کانون هنر خاورمیانه شده است، میزبان دو نمایشگاه هنری است: آرت فردبی و آرت فر ابوظبی که آرت دبی در سال 2007 شکل گرفت و ششمین دوره‌اش را در ماه مارس2012 با حضور 75 گالری از 32 کشور برگزار کرد. این رویداد اکنون نمایشگاهی در چارچوب نظام هنری بین‌المللی قلمداد می‌شود که هنرمعاصرتر، جوانتر و پیشتازتر را به نمایش می‌گذارد. آرت ابوظبی نیز با نمایش آثار بسیار گران‌قیمت، آثاری امپرسیونیستی، مدرن و نیز معاصر، به حال و هوایی شاهکارگونه تر توجه دارد.

وضعیت بازار هنری داخل ایران:

بازار فروش و چگونگی شکل‌گیری آن در کنار دیگر ملزومات هنری، جزو ضروریات غیر قابل چشم‌پوشی امروز جامعه تجسمی به شمار می‌رود. گردش کم‌شتاب اقتصاد هنری و کم‌توجهی  به این بخش در شکل عام، غیر از نادیده انگاشتن هنرمند در بهره‌مندی از تولید کالای خود و در پی‌داشتن خسران معنوی، حرفه‌ای و مالی، در ابعادی دیگر به بروز اختلال در روند اصیل جریان هنرهای تجسمی می‌انجامد. نقاشان ایرانی نیازمند نظام‌های واسطی هستند که به معرفی آنها و آثارشان بپردازند و علاوه بر آن آثار بتوانند آثار خود را به فروش برسانند و همین امر حضور در گالری‌ها را ضرورت بخشیده است. نگارخانه‌ها با اهدافی نظیر ارائه و فروش آثار، معرفی هنرمند، هنرمندان را تشویق به خلق اثر می‌کنند. تا در میان خود به سود و منافع شخصی دست یابند. رویکرد نگارخانه گرچه غالبا حمایت از هنرمند نیست بلکه پیشرفت اقتصادی را داراست. همین امر سبب می‌شود برای تعیین زمان نمایشگاه ملاک‌های دیگری به جز ویژگی‌های هنری مدنظر قرار گیرد و هنرمند ناگریز است برای مطرح کردن آثار خود کسب درآمد و حفظ فعالیت هنر دست به تقلید از آثاری بزند که از سوی بازار متقاضی دارد و مورد توجه نگارخانه داران است.

وضعیت هنرمعاصر ایران در بازار جهانی هنر:

عرصه بازار هنر در جهان در حال گستردگی‌است. اکنون صدها حراج کوچک بزرگ ابه ارائه و خرید و فروش آثار هنری می‌پردازند و هنرمندان ایرانی اکنون توانسته‌اند موفقیت‌های زیادی در حراج‌های جهانی به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یابند. اولین حضور هنرمعاصر ایران در بازارهای بزرگ جهانی به طور مشخص، درتاریخ 12 بهمن 1385، در اولین حراج کریستیز در شعبه دوبی صورت گرفت. حراج کریستیز، یکی از حراج‌هایی بود که هنرمندان ایرانی علی‌رغم عدم حمایت و حتی بغض‌های سرمایه‌گذاران عرب توانستند به خوبی در این حراج بدرخشند و یا حتی رکورد‌دار شوند. حجم مبادلات خانه‌حراج در سال 2006 ،4 میلیارد 670 ملیون دلار و فقط در نیمه اول سال 2007 ، 3 میلیارد و 250 میلیون دلار بوده است. حراج کریستی خاورمیانه با هدف ارائه آثار هنری معاصر حوزه خاورمیانه، در فوریه 2006 میلادی در دوبی تاسیس شد، شعبه‌ای که شاید پیش‌بینی نمی‌شد در طول عمر کوتاهش و با برگزاری سالی دوبار بتواند جایگاهی تثبیت شده در فروش آثار هنری به دست آورد.

هنرمعاصر ایران در بازارهای جهانی هنر

اگر به کل فروش خالص حراجی‌های کریستیز در دوبی نگاه کنیم، به این نکته قابل توجه بر می‌خوریم که طی دوره‌های 2007 و 2008 سیری صعودی داشته ایم. اگر به کل فروش خالص حراجی های کریستیز  در دوبی نگاه کنیم به‌این نکته بر می‌خوریم که طی دوره‌های 2007 و 2008 سیری صعودی داشته‌اند و اوج فروششان در آوریل 2008 بوده است و بار دیگر در اکتبر 2010، کریستیز به فروش مجموعۀ دکتر محمد سعید فارسی شهردار سابق الجده در عربستان سعودی به رقم بالای 15 میلیون دلار امریکا رسید. در حراج خانه کریستیز دبی هر 22 حراجی که تاکنون برگزار کرده است آثار هنرمندان ایرانی از اولین حراج در آن حضور و به فروش رسیدند، در حراج اول آثار هنرمندان به قیمت‌هایی بیش از آنچه تخمین زده شده بود فروخته شدند به عنوان مثال اثر معروف نقشه ایران از فرهاد مشیری در این حراج برای آثار ایرانی رکورد زد و با هفت برابر قیمت پایه و عکسی از شیرین نشاط با ده برابر قیمت برآورد شدۀ آن به فروش رفت. این رشد آثار هنرمندان ایرانی به قدری بالارفت که در دومین حراج آثار هنرمندان ایرانی به فروش بیش از 100 هزار دلار دست یافت که این رقم در تاریخ فروش آثار هنرمندان ایرانی در جهان بی‌سابقه بود. همچنین در این حراج تابلوی "اسما الحسنی" محمد احصایی و تابلوی "الله اکبر" فرهاد مشیری به قیمت102 هزار دلار فروخته شد، این رشد همچنان در حراج‌های سوم به 6 برابر و در در حراج چهارم به 10 برابر و در حراج ششم رکورد آثار دیگر را شکستند که برای اطلاع از ارقام دقیق این 22 حراج از حراج کریستیز دبی بخش بعدی مطلب و صفحه ما را دنبال کنید.

 

برخی از منابع:

-ابینگ، هانس (1390)، درآمدی بر اقتصاد استثنایی هنر، چراهنرمندان فقیرند؟، ترجمه حمیدرضا شش‌جوانی، انتشارات تحقیقات نظری، اصفهان.

برادی، کارلو (1391)، بازار هنر مدرن و معاصر خاورمیانه، مجله هنر فردا، شماره 2807. تهران.

- فلاح‌فر، سعید، (1393)، نقش از یاد رفته خرده تجارت در هنرهای تجسمی، انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.

-محمدنژاد، قربان (1393) آسیب شناسی فروش آثار هنری و شکل‌گیری پدیده‌ی دلالی در عرضه بین المللی آثار هنرهای تجسمی ایران در ده سال اخیر، فرهنگستان هنر، تهران.

- مریدی، محمد رضا (1393) چکیده مقالات همایش اقتصاد هنر ایران، انتشارات تخت چمشید، شیراز.

درج دیدگاه
* نشان دهنده فیلد الزامی
دیدگاه ها

دیدگاهی وجود ندارد