مادۀ اصلی خطاطی در رابطۀ آن با زبان نهفته است، خطاطی هنری نوشتاری است که در همه جای دنیا یکسان پرداخته نمیشود. ژاپنیها وقتی میخواهند بگویند فردی برازنده و زیباست میگویند: "دستخط زیبایی دارد." خطاطان عرب و فارس معتقد بودند هنر آنها هندسۀ روح است که در جسم بیان میشود. استعارهای که به معنای لغوی و عینی با طراحی دقیق روح الهامبخش آن تناسب دارد. این استعاره به زبانی محرز اشاره دارد که شاید بتوان آن را انعکاسی از زبان عشق نامید.
دین و تقدس متون
خوشنویسی به معنای "هنر زیبا نوشتن" در تمدن اسلامی بهعنوان هنری والا شناخته شده است و برای ایرانیان و اعراب، عملی با فضیلت محسوب شده است. اگرچه تقدس خط و خوشنویسی از آغاز تمدنهای قدیم مانند مصر، یونان و ایران باستان و بینالنهرین مطرح بوده است، اما دامنۀ تقدس در ادیان الهی و مخصوصا دین اسلام گستردهتر میشود.
خط عربی بعد از ظهور اسلام به دو طریق در حجاز نوشته میشد که ریشۀ انواع خطوط اسلامی از آنهاست. نوع اول خطی نزدیک به نسخ (مستدیر یا دوردار) پدرخط عربی و دوم، خط مبسوط یا زاویهدار کوفی. |
این ارزش صرفا ناشی از ایجاد فرمهای زیبا برای نوشتن نیست، بلکه از آن روست که بین فرم و متن از سویی و ذهن هنرمند از سوی دیگر ارتباط معنایی پدید میآورد. اساسا انگیزۀ اصلی پیدایش خوشنویسی تحریر متون معنوی و مقدس بوده است. چرا که قرار است چیزی علاوهبر معادل ظاهری نوشتار را نیز منتقل کند. این الزام به همراه اهمیت قرآن نزد مسلمانان و ضرورت وضع قواعد هندسی برای نگارش آن و تاثیر ریاضیات و پیدایش هندسۀ روحانی عوامل اصلی پیدایش خوشنویسی را در کنار هم نشاند. ارتباط تنگاتنگ خوشنویسی با مبانی دینی و اخلاقی و متون مقدس ادبی این فن را به هنری مقدس تبدیل کرد، بنابراین منبع الهام خوشنویس عالم معنوی برگرفته از قداست است.
نمونهای از خوشنویسی چینی
خط و خوشنویسی در آغاز بخشی از ساختار زبانشناختی بود، اما در ادامه مجموعهای از قواعد جایگزین دیگری را بنا نهاد که گرچه برگرفته از زبان هستند اما با انتقال زبان به قالب ضوابط بصری آن را بزرگنمایی و تکرار میکند. خوشنویسی در دل فرهنگهایی که متون معنوی دارند، شکل میگیرد و تکامل مییابد و باید عامل اصلی پیدایش این هنر را تلاش برای رابطۀ معنایی بین (ظاهر) نوشتۀ متن و (باطن) معنای آن دانست. بر همین اساس، در فرهنگ اسلامی، مسلمانان در مواجهه با قرآن با خود گفتند بهتر است برای چشم هم چیزی بیافرینیم، که به شایستگی همان باشد که برای گوش داریم.
درک هندسی
برای تحقق خوشنویسی ترکیب چند عامل ضروری بوده و هست، از جمله درک جامعه از نوشتار، اهمیت متن، قواعد صریح و اغلب بر پایۀ اصول هندسی و ریاضی و با توجه به خطوط صفحۀ نوشتار، مهارت در خط و درک آن، ابزار و مواد نوشتن. مسلمانان با آگاهی از این عوامل خوشنویسی را ابداع کردند.
برگی از قرآن به خط کوفی مربوط به قرن 9 میلادی
بر همین اساس، نخستین اقدام اساسی در شکلگیری خوشنویسی، درک هندسی از عناصر خط بود که در قالب سه عامل اصلی یعنی نقطۀ معیار، الف معیار و دایرۀ معیار نمایان شد. علاوه بر تاثیر عوامل بیرونی مانند هندسه و ساختار حروف، نگاه هنرمند خوشنویسی و درک زیباییشناختی او، پس از کسب مهارت در آموختن صورت خط، در تکامل خوشنویسی موثر بود.
نقش ابزار
از عوامل دیگر در رسیدن به تعریف خوشنویسی توجه به ابزار نوشتن در فرهنگهای صاحب خوشنویسی است. در هر حوزۀ فرهنگی خاص، میتوان ابزار را از عوامل اصلی تحقق نوع خاصی از خوشنویسی دانست. در همین ارتباط خوشنویسی در فرهنگ اسامی و ایرانی با قلم نی، مرکب و کاغذ معنا پیدا میکند. هرچند قلمنی در فرهنگ ایرانی علاوه بر نقش ابزاریش ارزشی ویژه دارد، که همین هم در تغییرات معنایی بیتاثیر نبوده است، "قلم نهانگاه صداها و نغمههای مرموز است، به همین جهت قلم مینویسد، قلم میخواند" همانطور که در خوشنویسی چینی قلممو این نقش را ایفا میکند.
برگی از خوشنویسی مربوط قیاث القاسمی مربوط به دوره تیموری (883 هجری -1478 میلادی)
ریشهیابی خوشنویسی اسلامی و ایرانی
خوشنویسی اسلامی با شکلگیری شیوههای گوناگون نوشتن خط عربی آغاز میشود. خط عربی به شکلی که پس از اسلام به کار رفت سابقۀ دیرینی نداشته است حتی ریشۀ خط عربی به شکلی که پس از اسلام به کار رفته است سابقۀ چندانی در پیش از اسلام ندارد و نظریههای گوناگونی دربارۀ منشا آن وجود داشته و این تردید از زمان ابنندیم تا کنون برطرف نشده است. به عقیدۀ صاحبنظران، منشا آن از قبایل آرامی شمال، شرق و جنوب صحرای سینا و از خط نبطی یا از خط شکستۀ نبطی، یا به احتمال بسیار کم از خط سریانی میدانند همچنین خط الفبایی فنیقی نیز به عنوان منشا خط عربی معرفی شده است. موریتز ریشۀ خط عربی را به نبطی و نبطی را به آرامی و آرامی را به فنیقی میرساند.
یک برگ مصور و دست نوشته ی طلاکوب از شاهنامه فردوسی مربوط به دوره صفوی حدود سال 1560 میلادی
بههر حال در خصوص اولین نمود خط عربی از قرن سوم میلادی تا قرن ششم میلادی نظریههای گوناگونی وجود دارد. اما در نهایت باتوجه به گوناگونی نظریات باید ریشۀ خط عربی را در خط نبطی جستجو کرد و خط نسخ را باید از آن دانست که در نواحی حوران سوریه و شهر حیره در بین النهرین رواج یافت.
در خط عربی کلمات از ترکیب حروف منفصل و متصل حاصل میشوند که این ویژگی امکان پیدایش شکلهای متعدد برای اجزای خط عربی را فراهم کرده است.
مقاله مرتبط: سرمایه گذاری در خط و خوشنویسی
شکلگیری خوشنویسی عربی:
خط عربی بعد از ظهور اسلام به دو طریق در حجاز نوشته میشد که ریشۀ انواع خطوط اسلامی از آنهاست. نوع اول خطی نزدیک به نسخ (مستدیر یا دوردار) پدرخط عربی و دوم، خط مبسوط یا زاویهدار کوفی. به تعبیر دیگر این دو خط یکی برای مصارف روزانه و دیگری برای یادبودها و قرآن کاربرد داشته است.
خطاطی و خوشنویسی در ایران بیشتر در دست نظام روحانی بود و بیشتر مشتاق بودند که نظم سیاسی ملهم از کتب دینی را با استفاده از آن بر جامعه حاکم نمایند. |
معمولا چهار گونه خط پیش از اسلام را متمایز میکردند: الحیری (از حیره)، الانباری(از انبار)، المکی (از مکه) و المدنی(از مدینه). انواع خطوطی که در صدر اسلام نوشته میشده است، به نام شهرهایی از جمله مکه (مکی)، مدینه (مدنی)، بصره (بصری) و معروفترین آنها کوفه (کوفی) نامیده شدهاند. خطوط مکی و مدنی به نام کلیتر حجازی نیز شناخته میشوند. درهمین دوران یک گروه خوشنویسی قرآن را در مدینه با خط خوش نوشتند اما هیچ دستخط تاریخی از این دوره وجود ندارد. به زودی با رسمی شدن زبان عربی در زمان خلیفه عبدالملک نگارش عربی روشمند شد و خط و نوشتن اهمیت یافت. خط کوفی به جهت مشکل خوانایی و نیز سرعت اندک در نوشتن، جای خود را کم کم به خطوط دیگری داد اما بهعنوان یک پدیدۀ تاریخی خط، فرم مدون به زمان ابن مقله برمیگردد ( قرن 3.ق./ 9م.) و زوال تدریجی آن هم با رواج صنعت چاپ کمکم نمایان شد. در واقع زبان فارسی، زبان سواحیلی و اردو هم با حروف عربی نوشته میشوند و زبان ترکی نیز پیش از سقوط امپراتوری عثمانی و اصطلاحات کمال آتاتورک به خط عربی نوشته میشد. هنانطور که ذکر شد ضوابط خطاطی توسط ابنمقله بنیانگذاری شد فردی که بر اساس روایات سه بار وزیر شد، سه بار به جهاد رفت و بدنش سه بار دفن شد: بار اول در زندانی که در آن فوت کرد، بار دوم در منزلش و بار سوم درآرامگاهش. در تاریخ یک بار دیگر او را ملموستر مشاهده میکنیم، با قلمی در دست راستش همان قلمی که خلیفه راضی بالله دستور داد قطع کنند. انواع قلمها در سرزمینهای اسلامی پدیدار گشت، تا جایی که دراوایل دولت عباسی دوازده قلم متداول گردید و بعد از مدتی این اقلام به 25 قلم افزایش یافت.
خوشنویسی استاد غلامحسین امیرخانی(برای تماشای آثار ایشان بر روی عکس کلیک کنید)
پیدایش خط و خوشنویسی در ایران:
به طورمعمول تاریخ خوشنویسی اسلامی و حتی ایران را با ابنمقله آغاز میکنند، اگرچه بیشک این زمان پیش از ابنمقله است و باید آن را در قرن اول هجریقمری و در خطوط حجازی و کوفی جستجو کرد. خطاطی و خوشنویسی در ایران بیشتر در دست نظام روحانی بود و بیشتر مشتاق بودند که نظم سیاسی ملهم از کتب دینی را با استفاده از آن بر جامعه حاکم نمایند.
در کتاب آسمانی و زمینی از زبان آیدین آغداشلو میخوانیم که اولین نمونههای رایج خط در ایران بزرگ متعلق است به ایلامیان که در شوش و خوزستان مستقر بودند و این به هزارۀ سوم قبل از میلاد برمیگردد. در این زمان ما خط میخی را از سومریها و بابلیها و ایلامیها گرفتهایم. داریوش کبیر دستور به پیرایش خط میخی و استخراج الفبایی دیگر از آن داد که به خط میخی پارسی معروف است. خطی که حروف آن معدود و شکل آن زیباتر و سادهتر است. این همان خطی است که در فرمانهای رسمی و در کتیبههای داریوش در بیستون در کنار خط بابلی و ایلامی حک شده است. این خط در واقع پیراسته شدۀ بابلی و ایلامی است که به احتمال زیاد در همان زمان داریوش و به دستور او ساخته شد. این خط در الواح گلی تخت جمشید و غیره به کار میرفته است، اما خط رایج خط آرامی بوده است که آن هم از سرزمینهای ساحل شرقی مدیترانه آمده است. بعدها همین خط آرامی با تغییراتی تبدیل به خط اشکانی و ساسانی میشود. در دورۀ اشکانی کتیبهها و نوشتهها و فرمانهایی به خط یونانی نوشته میشد، مانند پشت سکهها و یا کتیبۀ اردوان پنجم؛ اما خط رایج آن دوران از آرامی گرفته شده بود. خطوط مختلف ساسانی هم تماما منشا آرامی داشتند در مجموع این دوران بالغ به نهصدو پنجاه سال میرسد که اگر یکصد سال رواج خط یونانی را هم لحاظ کنیم، پیش از ورود اسلام دورهای هزار ساله داشتهایم. با آغاز اسلام خط عربی جایگزین خط پهلوی ساسانی شد که تا امروز ادامه دارد. این جایگزینی خط عربی بلافاصله صورت نگرفت و دویست سال و شاید بیشتر طول کشید تا جایگزینی کامل شد. تا قرن پنجم هجری خط ساسانی همچنان در جاهایی رواج داشت و نمونههای این کاربرد را در لاجیم و رسگت میتوان دید که در کنار خط کوفی خط ساسانی نیز وجود دارد.
دست خط علی اکبر گلستانه از پیشکسوتان خوشنویسی(برای تماشای آثار ایشان بر روی عکس کلیک کنید)
بیشتر بخوانید: نقاشیخط یا خط نقاشی؟
اما باید در نظر گرفت اکثر خطوط آغاز پیدایش روشن و واضح ندارند و هیچ خطی یکباره و ناگهان بهوجود نیامده است، بلکه این امر تدریجی و طی سالها و یا قرنها آزمایش و تجربه بوده و کمکم به صورت مشخص تجلی و ظهور کرده است...
در مقالات بعدی ما سیر خوشنویسی در ایران و آنچه در این مسیر بر او گذشته است را خواهید خواند... با آرتیبیشن همراه باشید.
درنگارش این مقاله از متون زیر بهرۀ فراوان گرفته شد:
هاشمینژاد، علیرضا (1393)؛ سبکشناسی خوشنویسی قاجار، تهران، فرهنگستان هنر.
خطیبی، عبدالکبیر سجلماسی (1393)؛ شاهکارهای خطاطی اسلامی، تهران، فرهنگسرای میردشتی.
آغداشلو، آیدین (1394)؛ آسمانی و زمینی، تهران، نشر آبان.
سایر منابع:
رادمنش، عطا محمد (1383) خط پیدایش و پیشینۀ آن و نخبگان خوشنویسی، اصفهان، فرهنگ اصفهان، ش27.