مطالب
مرقع گلشن

مرقع گلشن

لقبتیثع
مرقع گلشن یکی از مهم ترین مجموعه‌های نقاشی و خط دوران مغول است که در دوره گورکانیان هند در دوران پادشاهی همایون و اکبر شاه شروع شد و در دوران پادشاهی جهانگیر به اوج کمال رسید.

مرقع گلشن یکی از مهم ترین مجموعه‌های نقاشی و خط دوران مغول است که در دوره گورکانیان هند در دوران پادشاهی همایون و اکبر شاه شروع شد و در دوران پادشاهی جهانگیر به اوج  کمال رسید. این مرقع در زمان ولايت عهدي ناصرالدين شاه به کاخ گلستان رسيده است، و امروزه بیشترین بخش آن در کاخ موزه در تهران نگهداری می‌شود. از چگونگي و نحوه رسيدن اين اثر به کاخ گلستان در زمان قاجار اطلاع دقيقي در دست نيست اما احتمالا جزء غنايم نادر شاه بوده است.

تمام آثار موجود در این مرقع ، اثر هنرمندان  ایرانی و هندی بوده و قدمت آن در حدود 400 سال است.  حواشی صفحات آن دارای تشعیر سازی‌های بسیار زیبا است که همگی تذهیب است. 

 مرقع گلشن

اهمیت بی نظیر این مجموعه در مقایسه با سایر نسخ خطی و نگارگری در این است که در آن با بهترین آثار نقاشان و خوشنویسان ایرانی روبرو هستیم. اين آلبوم يادگار دوره‏اي است که هنر و تمدن ايران در هندوستان مورد علاقه و توجه بوده است. مرقع گلشن مجموعه‏اي از آثار خوشنويسي، نگارگري و تذهيب هنرمندان ايراني و هندي را در خود جاي داده است.

 

 برخي از خطوط و مجالس تصويري اين مرقع از شاهکارهاي استادان و هنرمندان مشهور ايران مانند بهزاد است که پيش تر براي همايون و اکبرشاه از ايران به ارمغان برده شده بودند. 

گرایش به هنرهای زیبا و تصویری ایران و نفوذ قواعد آن در هنر مغول متأثر از دو منبع بوده:

نخست، وجود تعداد فراوانی نسخ خطی مصور و غیر مصور در کتابخانه شاهان مغول است. علاوه بر آن شاهان مغول مالک بسیاری از نسخ پر ارزش نقاشی مرقع بودند که همچون مجموعه مرقع گلشن شامل آثار نقاشان ایرانی است و با کمال تعجب آثار نقاشان هندی در این مجموعه‌ها یافت نمی شود، نیز مینیاتور‌های ایرانی بودند که به عنوان بخشی از هدایای شاهان صفوی به شاهان مغول هند از طریق ماموران سیاسی دو کشور فرستاده می‌شد.

مهاجرت هنرمندان ازایران به هند عامل دیگری شد برای تاثیر هنر ایران بر اندیشه‌های هنری مغول و شکل گیری مکتب هند و ایرانی و نیز  نقش مهمی در مصور کردن نسخ و مرقعات آن دوران داشته است.

هنگامی که همایون در هند، دستش از سلطنت کوتاه می‌شود به دربار شاه طهماسب صفوی پناه می‌آورد و شاه طهماسب نیز دوازده‌هزار سپاهی قزلباش را با او همراه می‌کند و او را به هند برمی‌گرداند و کمک می‌کند که او دوباره به سلطنت برسد. حتی همایون در مدتی که در ایران بوده خود به فراگیری خوشنویسی و زبان فارسی و شعر در دربار صفوی اشتغال داشته است. با ورود همایون پادشاه دربار هند به ایران برخی از هنرمندان به دعوت او به هند مهاجرت کردند. هنگامی که همایون در ربع دوم قرن شانزدهم میلادی در موقع بازگشت از ایران هنرمندان پراستعدادی چون میرزا میر عبدالصمد شیرازی سید علی و... را با خود به هند آورد، آهنگ رشد و توسعه هنر سریع تر گردید.

سهم این هنرمندان در رواج نگار گری و خوشنویسی دوران گورکانی مغول بسیار قابل توجه است و از آنجا که این استادان ایرانی با سبک‌های ویژه خود نخستین کسانی بودند که در فضای هنرکده ابتدایی شاهان مغول شروع به کار کردند، می‌بایست آنان را پیشگام در تأثیر هنر نقاشی ایرانی به نقاشی مغول محسوب کرد.

یکی از شاخص ترین موضوعاتی که به طور کامل مورد پذیرش شاهان مغول هند واقع شد تصاویر مربوط به اشعار عارفانه ایرانی بود که جز کشور هند تمامی سرزمین‌های اسلامی را نیز در بر گرفت. هرجا شعر فارسی و عرفان اسلامی_ایرانی حضور داشته باشد، خوشنویسی نیز هست.

مرقع گلشن

خبرهایی که در اواخر سدۀ دهم و اوایل سده یازدهم هجری از شبه قاره به اصفهان می‏رسید، حاکی از آن بود که پادشاهان مغولی هند و امیران ایشان، توجه وافری به اهلِ هنر داشتند. از این رو در سدۀ یازدهم هجری، نستعلیق‏نویسان بسیاری به قصد یافتن جایگاه و منصب مناسب‏تر راهی دیار هند گشتند.

از جملۀ عوامل مهاجرت خوشنویسان در ربع دوم سدۀ یازدهم هجری، کشته شدن میرعماد قزوینی (مق: 1024 ق) به اشارۀ شاه عباس صفوی بود. با قتل میرعماد در اصفهان، بسیاری از شاگردان وی منزوی و دلسرد شدند و از آن میان بسیاری از ایران مهاجرت کردند. درویش عبدی به استانبول کوچ کرد و مکتب میر را در آن دیار رونق بخشید. گروهی از شاگردان میرعماد نیز به هند مهاجرت کردند، از جمله نورالدین محمد لاهیجی که به خطابِ عبدالرشید دیلمی خوشنویس ایران رسید.

برادرزاده و پیرو میرعماد نیز به هند مهاجرت کرد و در دربار شاه جهان، جایگاه شایسته‏ای یافت و شاگردان فراوانی را تربیت کرد که در میان آنها افرادی از خاندان شاهی نیز از تعلیم وی بهره‏مند گشتند، از جمله داراشکوه و شاهزاده زیب النساء بیگم.

تمام خطوط مرقع گلشن مربوط به کاتبان ایرانی است که از اشعار شعرای قدیم الهام گرفته شده است. در واقع یکی از مهم ترین مجموعه‌های خط ایرانی است که 262 صفحه است ونیمی از آن به سبک نستعلیق است و حاشیه همه صفحات خطاطی شده دارای مینیاتور به سبک هندی ایرانی است.

مرقع گلشن

این مجموعه در نمونه رسم الخط نستعلیق و چگونگی و تکامل آن مجموعه ای است از آثار خوشنویسان و خطاطانی چون میر علی هروی، سلطانعلی مشهدی، سلطان محمد نور، محمد سین زرین قلم، جهانگیر کشمیری و... که برخی به رقم استادان آراسته گردیده است.

مرقع گلشن

هنرمندان ایرانی در دربار پادشاهان هند چند گروه بودند. افرادی مانند میر مصور ترمدی و پسرش و... با همایون به هندوستان رفته بودند و برخی مانند آقا رضا کاشانی و... در عهد جهانگیر. افرادی نیز کسانی هستند که در مکتب این استادان تربیت یافته اند و همین مکتب است که سبک مختلط ایران و هند را به وجود آورده است.

نقاشی ایرانی نیز در نقاشی هندی بسیار تأثیر گذاشته است. نقاشان بزرگی از ایران به هند رفته‌ و آثار فراوانی ترسیم کرده‌اند. امروزه در موزه‌ها و نگارخانه‌ها و نمایشگاه‌ها، گاه، آثاری از هند مشاهده می‌شود که هیچ تفاوتی با نگارگری‌های ایرانی ندارند. در زمینه هنر نقاشی، نقاشانی از مکتب هرات به هند رفتند. عده‌ای از شاگردان کمال‌الدین بهزاد نیز به هندمهاجرت کردند. حتی خود همایون در دربار ایران نقاشی آموخت.

از مهم ترین نقاشان ایرانی در هند نیز میر سید علی و عبدالصمد شیرازی ملقب به شیرین قلم بودند که به دعوت همایون به هند مهاجرت کردند.

مرقع گلشن مجموعه ای کم نظیر از نقاشی‌های مغولی است که از روی نقاشی‌های استادان ایرانی به ویژه کمال الدین بهزاد کپی شده است. در این مجموعه به نقاشی «نبرد دو شتر» اثر بهزاد بر می‌خوریم که توسط «نانها» نقاش دربار جهانگیر کپی شده است.

یکی از ویژگی خاص نقاشی ایرانی به کارگیری رنگ درخشان برای جلب توجه موضوعات اصلی در نقاشی است که می‌توان در نقاشی مغولی به ویژه در نقاشی موج دار فرخ بیگ، محمد شریف و آقا رضا مشاهده کرد. دیگر ویژگی مکتب ایرانی و هندی توجه عمیق تر به چهره واقعی اشخاص است به گونه ای که اشخاص به شکل خودشان کشید شده اند و به اصطلاح پرتره سازی رواج می یابد.

مرقع گلشن

در مرقع گلشن نمونه‌های بسیاری مشابه با سبک نقاشی ایرانی دیده می‌شود. دراین نقاشی‌ها بدون مخلوط کردن رنگ‌ها و موج دار کردن زمینه بدون سایه رنگ همراه با پوشش رنگ‌های آبی و زرد طلایی از الگوهای رایج در ایران اقتباس شده است.

تنوع سبکی این اثر به غنای هر چه بیشتر آن افزوده است و سبک به کار رفته در تصاویر ترکیبی از سبک‌های مختلف فلات ایران از جمله مکتب هرات و تبریز و مشهد و اصفهان بود.

اگرچه نیاز به تصویر کشیدن ایده مغول باعث از میان بردن همه قواعد و موضوعات سابق در نقاشی ایرانی شد و نقاشی مغول به سرعت به سوی شکل گیری خاص خود سوق یافت، با وجود این نمی توان گفت که در نهایت ویژگی‌های نقاشی ایرانی جاذبه خود را برای نقاشان مغول از دست داد. چنانکه نقاشی مغول در اوج خود نیز باز برای موضوعات تصویری و ادامه حیات خود به تکنیک‌های و منابع ادبی ایرانی تکیه کرد.

بنابراین باید اذعان داشت که نقاشی مغول را هرگز نمی‌توان جدا از میراث ایرانی اش تصورکرد.

درج دیدگاه
* نشان دهنده فیلد الزامی
دیدگاه ها

دیدگاهی وجود ندارد