مطالب
تعطیلی مراکز فرهنگی؛ انفعال یا اعتراض؟

تعطیلی مراکز فرهنگی؛ انفعال یا اعتراض؟

معمولاً به آثار هنری که به دست فعالان یا جنبش‌های فرهنگی- اجتماعی به وجود آید، هنر اعتراضی گفته می‌شود. همراهی جنبش‌ها و اقدامات مردمی از سوی گالری‌ها علاوه بر نتایج موثر در نمایش آثار، کاهش فاصله میان هنر و گالری را به عنوان مرکز فرهنگی نیز در پی دارد. ایجاد رویدادهای اعتراضی از سوی گالری‌ها گرچه احتمال دشواری‌هایی را برای این مراکز به دنبال دارد اما آن‌ها را در جریانی همسو و یک صدا با جامعه و به طور خاص جامعه هنری قرار می‌دهد تا در راستای نقش خود گامی بر‌دارند و صدای هنر اعتراض را رساتر منتشر کنند.

معمولاً به آثار هنری که به دست فعالان یا جنبش‌های فرهنگی- اجتماعی به وجود آید، هنر اعتراضی گفته می‌شود. گروه‌ها و فعالان اجتماعی با هدف برقراری ارتباط و تشویق شهروندان از این نوع تولید هنر بهره می‌برند. عمده‌‌ی آثار هنر اعتراضی به قصد تأثیرگذاری بر احساسات مخاطبان و نهادها تولید می‌شوند. درباره‌ی تاریخ هنر اعتراضی اختلاف نظر وجود دارد؛ اما بسیاری ابتدای قرن 20 را به عنوان مبدأ در نظر می‌گیرند. در این میان آثار هنرمندان دادائیست را می‌توان مثال آورد اما به طور کلی این نوع از تولید هنری با رشد جنبش‌های اجتماعی ارتباط مستقیم دارد. با افزایش حضور اجتماعی مردم و رشد آگاهی‌های سیاسی و پا گرفتن جنبش‌ها در دهه‌ی 1960، هنر اعتراضی هم به شکل قابل ملاحظه‌ای رشد کرد. از آن زمان تاکنون آثار هنری متعددی تولید شده‌اند که ذیل هنر اعتراضی قرار می‌گیرند. 
اثر مشهوری چون گرونیکا از پابلو پیکاسو را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از هنر اعتراضی در نظر گرفت که بر روی بوم و برای نمایش در نهادهای سنتی نمایش هنر تولید شده است. این‌گونه آثار به واسطه‌ی هزینه‌ی شخصی هنرمند و یا انجمن‌های خصوصی تولید می‌شوند و به همین خاطر هنرمندان منتسب به هنر اعتراضی به سمت اشکالی خاص از تولید هنر سوق پیدا می‌کنند. بیش‌تر آثار هنر اعتراضی در قالب پرفورمنس یا هنر خیابانی تولید می‌شود. از طرف دیگر تولید و نمایش آثار در این قالب‌ها باعث می‌شود تا اثر هنری به شکل مستقیم و بدون واسطه‌ی مکانی نظیر گالری هنری و شبیه به آن در معرض دید و تماشای مخاطبان قرار گیرد. به این ترتیب عمده‌ی آثار هنر اعتراض را می‌توان ذیل اشکالی از هنر نظیر پرفورمنس، چیدمان‌های مکان‌محور،گرافیتی و هنر خیابانی رده‌بندی کرد. در این میان گالری‌هایی که رویکرد کنش‌گرایانه نسبت به جریان‌های جامعه دارند، بستر مناسبی برای ارائه متمرکز هنر اعتراضی هستند و شاید کم‌تر در این میان فعالیت داشته‌اند. تاکنون مراکز فرهنگی مانند، موزه‌ی گوگنهایم نیویورک با اجرایی در خصوص اتفاق‌های اجتماعی داخل ایران و همکاری شیرین نشاط و موزه‌ی هنرهای معاصر لس‌‌آنجلس (لاکما) با پرفورمنسی در واکنش به رخدادهای داخل کشور گامی همسو با این هنر و هنرمندان برداشته‌اند. همراهی جنبش‌ها و اقدامات مردمی از سوی گالری‌ها علاوه بر نتایج موثر در نمایش آثار، کاهش فاصله میان هنر و گالری را به عنوان مرکز فرهنگی نیز در پی دارد. ایجاد رویدادهای اعتراضی از سوی گالری‌ها گرچه احتمال دشواری‌هایی را برای این مراکز به دنبال دارد اما آن‌ها را در جریانی همسو و یک صدا با جامعه و به طور خاص جامعه هنری قرار می‌دهد تا در راستای نقش خود گامی بر‌دارند و صدای هنر اعتراض را رساتر منتشر کنند.

درج دیدگاه
* نشان دهنده فیلد الزامی
دیدگاه ها

دیدگاهی وجود ندارد