Posts
اصطلاحاتی از دنیای هنر - قسمت سوم

اصطلاحاتی از دنیای هنر - قسمت سوم

در دنياي نقاشي كلمات ناآشناي زيادي وجود دارد كه ممكن است هنگام مطالعه يك كتاب و يا يك مقاله با آن روبرو شويد. اين كلمات ممكن است اگر درست درك نشوند افراد را سردرگم كنند. در اينجا ما ليستي از اين كلمات و اصطلاحات هنري آورده ايم تا مفهوم آنها را بهتر درك كنيم.
  1. Camera Obscura

تكنيك تاريك خانه اولين روش ثبت تصوير بود. در اين روش سطح صافي وجود دارد كه سوراخي روي آن قرار دارد از طريق اين سواراخ نور وارد شده و بر سطح ديگري تابيده مي شود. تصوير دريافت شده از اين طريق وارونه است كه توسط يك آيينه معكوس شده و دقت آن قابل تنظيم است اما رنگ ها و ساير جزئيات آن تغييري نمي كند. اين اولين روش عكس برداري است كه با تكنيك هاي عكاسي رشد كرد تا به امروز كه عكاسي وابسته به دوربين هاي مدرن است. ارتباط اين تكنيك با نقاشي آنجا است كه در گذشته برخي نقاشان معروف از جمله: johannes Vermeer  و Leonardo daVinci و Rembrandt و Caravaggio   از اين تكنيك براي نقاشي كردن كمك مي گرفتند .

اصطلاحات نقاشی

  1. Camera Lucida

تكنيك اتاق روشن روش ديگري است كه به نقاشان كمك مي كرد تا يك صحنه يا يك شخص و يا يك شي كوچك را به تصوير بكشند. اين ابزار صحنه مورد نظر را روي كاغذ يا بوم نقاشي منعكس مي كند و نقاش مي تواند تصوير را بوم خود ببيند و كار خود را بسيار ساده تر كند. اين روش دو مزيت دارد . اول اينكه نقاش مي تواند يك پيش زمينه اي از تصوير مورد نظر خود را روي بوم ببيند و دوم اينكه نقاش مجبور نيست مدام سر خود را بچرخاند و به سوژه نگاه كند. اين تكنيك توسط هنرمندان قرن 19 بسيار كاربرد داشته و همچنان هم استفاده مي شود. تصوير زير يكي از نسخه هاي اخير و بسيار ماهرانه اين تكنيك است به نام Neolucida كه نشان مي دهد اين ابزار چگونه مي تواند به نقاش كمك كند.

اصطلاحات نقاشی

  1. Ukiyo-E

اين لغت به معني جهان شناور در واقع از سبك زندگي افراطي تاجران طبقه متوسط شهر توكيو قرن 17 ژاپن اقتباس شده است. در آن زمان كه اين شهر به عنوان پايتخت ژاپن انتخاب شد تاجران به ثروت زيادي رسيدند و شروع به ولخرجي و افراط در زندگي كردند و قادر بودند كه چنين نقاشي هايي را براي تزئين خانه هاي خود خريداري كنند. نقاشان اين سبك ژاپن با توجه به سطح طبقاتي خريداران و زندگي مواج و پرهياهو ي آنها اين موضوع را انتخاب كردند. موضوعاتي مثل مناظر و زنان زيبا و هوسراني و برخي جنبه هاي فرهنگي اين طبقه. در اين روش ابتدا نقاشي روي تكه اي چوب چاپ مي شود. سپس رنگ آميزي شده و بعد بوم يا پارچه نقاشي را روي آن قرارداده و تحت فشار مي گذارند تا تصوير مورد نظر روي پارچه چاپ شود. اين سبك نقاشي روي بسياري از نقاشان غربي هم تاثير گذار بوده از جمله  Édouard Manet و Claude Monet  و Vincent Van Gogh  . تصوير زير معروفترين نقاشي به اين سبك است با نام Great Wave of Kanagawa  اثر نقاش ژاپني Hokusai .

اصطلاحات نقاشی

  1. Relief

تكنيك برجسته سازي تقريبا شبيه مجسمه سازي است با اين تفاوت كه در برجسته سازي موضوع مورد نظر بر روي يك سطح ثابت حك مي شود. اين تكنيك در سه سطح عالي و متوسط و كم پياده مي شود. در برجسته سازي عالي در واقع مجسمه تقريبا كامل است و مي تواند از سطح مورد نظر جدا شود .در اين نوع برجسته سازي معمولا هم موضوع و هم خود مجسمه اهميت زيادي دارند. اما در نوع دوم برجسته سازي در قسمت هاي مختلف سطح متفاوت است .مثلا برخي قسمت هاي آن برجستگي بيشتري دارد. همانطور كه در تصوير مشاهده مي كنيد اغلب قسمت هاي مجسمه زياد از سطح بيرون نزده اما برخي قسمت هاي ان مثل سر مجسمه برجستگي بيشتري دارد. نوع سوم برجسته سازي هم تقريبا در تمام سطح يكسان و كم است. روميان باستان از اين سبك براي تزئين ديوارهاي اهرام و مكان هاي مقدس خود استفاده مي كردند.

اصطلاحات نقاشی

اصطلاحات نقاشی

اصطلاحات نقاشی

  1. Raphael cartoons

تصاوير 7 قسمتي رافائل از سري اورجينال 10 قسمتي آن هستند كه از طرف Pope Leo X به رافائل ماموريت داده شد تا بر روي پرده هاي بزرگ كليساي Sistine نقاشي شوند. اوج اين هنر را مي توان در دوره رنسانس و در آثار ميكل آنژ ديد. موضوع اين نقاشي ها اغلب زندگي Peter و Paul مقدس است.

اصطلاحات نقاشی

  1. Lithograph

ليتوگرافي يك تكنيك قديمي است كه در رديف تكنيك هاي چاپ محسوب مي شود و اولين نمونه هاي آن مربوط به سال 1796 مي باشد. در اين تكنيك تصوير مورد نظر بر روي سنگ يا چوب و يا فلز حك شده و سپس با روش هاي علمي روي بوم چاپ مي شود. به اين صورت كه ابتدا تصوير روي سنگ حك مي شود سپس بخشهايي از آن را به ماده ضد آب و بخش هايي را هم به ماده حلال در آب آغشته مي كنند طوري كه تصوير روي ان واضح مي شود سپس آن قسمتهايي كه ضد آب نيست را جوهر مخصوص مي زنند تا رنگ بگيرد و بعد پارچه يا بوم نقاشي را روي آن فشار مي دهند و تصوير چاپ مي شود.

اصطلاحات نقاشی

  1. Imprimatura

در اين تكنيك ابتدا يك لايه رنگ روي بوم خالي زده مي شود. با اين كار به نظر مي رسد كه يك حالت سايه و يا حس خاصي به تصوير داده مي شود. البته گاهي هم اين كار براي اين انجام مي شود كه قابليت جذب رنگ بوم كاهش يابد و رنگ هاي اصلي جذابيت و شكل خود را تا پايان كار حفظ كنند. رنگ هايي كه به عنوان لايه اوليه بكار مي روند اغلب روشن و كم رنگ و مايل به سبز و قهوه اي و زرد بسته به نظر نقاش هستند. گاهي اوقات هم به جاي اين كار رنگ را در پايان روي نقاشي مي زنند . بسياري از نقاشان دوره رنسانس از اين روش استفاده مي كردند از جمله    Peter Paul Rubens  وAnthony van Dyck

اصطلاحات نقاشی

  1. Memento Mori

معني تحت الفظي اين واژه ايتاليايي اين است كه " به ياد داشته باشيد خواهيد مرد". و ارتباط عميق اين موضوع با هنر موضوع آثار بسياري از هنرمندان بويژه نقاشان بوده است. نقاشي هاي شامل استخوان و جمجمه همه سمبلهاي مرگ هستند. و هنرمند مي خواهد از اين طريق يادآوري كند كه همه ما روزي خواهيم مرد. نقاشي هاي زيادي با اين مضمون وجود دارند از جمله نقاشي سفيران اثر Hans Holbein. در اين اثر از تكنيك ديگر هنر به نام دگرگون سازي استفاده شده براي رساندن پيام مرگ. يك جمجمه بين دو مرد در پايين تصوير وجود دارد كه فقط از زاويه خاصي قابل ديدن است. موضوع اين نقاشي سالها مورد بحث بوده اما به هر حال هدف از ملاقات اين دو فرد هر چه كه باشد نقاش با قراردادن يك جمجمه اهميت انرا بي اثر كرده و اين موضوع را ياد آور مي شود كه همه خواهند مرد و هيچ چيز ديگري اهميت ندارد.

اصطلاحات نقاشی

  1. Vanitas

اين واژه به معني پوچي و بيهودگي است. آثار هنري با اين سبك اغلب حاوي سمبل هاي نمادين  و با مذمون پوچي و مرگ هستند. اين آثار اغلب طبيعت بي جاني را نشان مي دهند با اشيايي كه به انتخاب نقاش مي توانند وارد تصوير شوند. عناصري كه نماد پوچي و بيهودگي در زندگي هستند. مثل جمجمه، ساعت، پروانه، ميوه ها، گل ها، حشرات، حباب و دود و اسكلت. بسياري از هنرمندان جمجه را برترين نماد پوچي مي دانند. پيامي كه در اين نقاشي ها وجود دارد در باره ماهيت مرگ و زندگي است. آنها همه خوشي هاي زندگي را سرزنش مي كنند چرا كه هيچكدام هنگام مرگ به انسان كمك نمي كنند. در كل پيام بيهودگي كه در اين آثار وجود دارد اشاره دارد به اين كه مرگ اجتناب ناپذير است. 

اصطلاحات نقاشی

  1. Contrapposto

كلمه اي ايتاليايي به معناي تقابل. سبكي است كه در آن تنديسي كامل از انسان را نشان مي دهد. تنديس انسان ايستا ده اي كه بر روي يكي از پاهاي خود تكيه دارد و گويي بدن در يك منحني زيبا قرار گرفته است. شبيه تصوير زير. اين تصوير تنديس داوود ساخته ميكل آنژ مي باشد. حالت و ژستي كه وي به اين تنديس داده همان  Contrapposto است. او طوري ايستاده كه تمام وزن خود را روي پاي راست خود داده و پاي چپش بدون هيچ فشاري فقط روي زمين است.اين حالت بسيار شبيه حالت منحني S است كه در آْن كل بدن حالتي شبيه به حرف S به خود مي گيرد. اما تفاوت هاي قابل توجهي با هم دارند. اين تكنيك بسيار قديمي بوده و به قبل از ميلاد بر مي گردد و يكي از مهمترين دروس هنر نقاشي است.

 اصطلاحات نقاشی

 

 

 

 

Insert Comment
* Indicates required field
Comments

No comments